هاتف سیصدوسیزده

هاتف سیصدوسیزده

خدمات وبلاگ نویسان
هاتف سیصدوسیزده

هاتف سیصدوسیزده

خدمات وبلاگ نویسان

قیام 17 شهریور...


بعد از آنکه تظاهرات 13 شهریور(عید فطر)تجربه ی موفقی ارزیابی شد،مردم تصمیم گرفتند در روز دیگری به منظور برائت از دولت شریف امامی تظاهراتی انجام دهند. شهید محلاتی در این ارتباط می‌گوید:"بعد از راهپیمایی‌ عید فطر به‌ این‌ نتیجه‌ رسیدیم‌ که‌ این‌ کار باید با نظم‌ و ترتیبی‌ ادامه‌ یابد، جلسه‌ای‌ گرفتیم‌ و از صبح‌ تا غروب‌ دور هم‌ بودیم‌ و تصمیم‌ گرفتیم‌ که‌ روز پنج‌شنبه‌ (16 شهریور) راهپیمایی‌ کنیم‌."

آیت‌الله بهشتی‌ نیز در جامعه‌ روحانیت ‌استدلال‌ کرد که‌"بعد از راهپیمایی‌ عید فطر حالا که‌ مردم‌ آمدند نباید در این‌ حرکت ‌مردمی‌ فترت ایجاد شود"‌ لذا از مردم‌ برای راهپیمایی‌ دعوت‌ شد.
در روز 16 شهریور جمعیت از گوشه گوشه ی شهر جاری می شود و مردم برای راهپیمایی حاضر می شوند. تظاهرات هایی که در رمضان 57 و بعد از آن اتفاق افتاد برای رژیم بسیار سخت و شکننده بود. شاه می پنداشت با تعویض آموزگار و سرکار آمدن شریف امامی که بیشتر اعضای او را ساواک تشکیل می دادند و دادن برخی امتیازات، مردم را آرام خواهد کرد. ولی سیر حوادث نشان می دهد که حرکت مردم رفته رفته پرشورتر و وسیع تر می گردید.
رژیم شاه بعد از راهپیمایی گسترده 16 شهریور تصمیم گرفت این حرکت ها را سرکوب کند. به روایت فریدون هویدا، اغلب فرماندهان نظامی پس از تظاهرات به شاه فشار آوردند که حکم حکومت نظامی را از او بگیرند. شریف امامی که پنداشته بود با تغییر تاریخ شاهنشاهی به هجری شمسی و بستن چند قمارخانه، مردم و رهبری نهضت را آرام خواهد کرد با دیدن این تظاهرات متوجه شد که در اشتباه است. به همین دلیل بلافاصله طی بیانیه ای اعلام کرد: "به منظور تامین آسایش عموم و جلوگیری از اقدامات خرابکارانه، دولت مقرر می دارد که تشکیل اجتماعات با اجازه ی شهربانی و فقط در محل هایی که موجب سد معبر نباشد آزاد است و مسئولان  انتظامی باید از تشکیل اجتماعات بدون اجازه در معابر عمومی شدیدا جلوگیری نمایند.
بدیهی بود که اجتماعات در خیابانها و معابر عمومی شکل می گرفت. به این ترتیب دولت شریف امامی روی سخت گیری خود را به مردم نشان داد.
بعد از تظاهرات شهریور و ناکامی رژیم در مهار کردن جمعیت با نیروی پلیس در آن روز از شهریور ماه ساعت 20 شب اعضای شورای امنیت ملی جلسه ای تشکیل دادن و حکومت نظامی را از همان زمان آغاز کردند.
سردمداران رژیم از حرکت مردم چنان به وحشت افتاده بودند که جرات یک روز به تاخیر انداختن حکومت نظامی را نداشتند. لذا بعد از جلسه تصمیم گرفته شد که اعلام حکومت نظامی صبح گاه روز 17 شهریور از رادیو اعلام شود اما اکثر مردم از آن بی خبر بودند.
عده ای از مردم در راهپیمایی 16 شهریور فریاد می زدند: فردا صبح در میدان ژاله. ولی گفته شده که یک روحانی به نام علامه یحیی نوری که بطور انفرادی عمل می نمود مردم را برای راهپیمایی در روز 17 شهریور و برپایی نماز جمعه به امامت خود دعوت کرده است. لذا مردم در صبح روز 17 شهریور ماه بدون اطلاع از حکومت نظامی برای راهپیمایی به خیابانها می ریزند. و در حالی که در نزدیکی میدان کامیون های مملو از نظامیان را می بینند بی اعتنا به راه خود ادامه می دهند.
نزدیک ساعت 7.30 آن روز میدان و اطراف میدان پر از جمعیت می شود. فرماندهان نظامی به مردم هشدار می دهند که حکومت نظامی است و متفرق شوید. مردم به اطاعت از روحانیت به زمین می نشینند، ولی ظواهر امر نشان می داد که نیروهای نظامی قصد متفرق کردن مردم را ندارند بلکه درصدد زهر چشم گرفتن از مردم است. راه عبور را از چهار طرف بر روی مردم می بندند و ناگهان صدای رگبار بلند می شود. در مدت چند ثانیه صدهانفر جان خود را از دست می دهند و مردم مجروهان و شهیدان را بر روی شانه های خود به بیمارستان حمل می کنند. فرماندار نظامی در اطاعیه ای ضمن متهم کردن مردم، اعلام می کند که 58 نفر کشته و 205 نفر مجروح شده اند. دوروز بعد طبق اعلام دادگستری تعداد کشته شدگان به 95 نفر رسید گرچه تعداد شهدای آن روز رسما اعلام نشد ولی آگاهان، آمار وحشتناکی را از آن روز ارائه کردند.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد