هاتف سیصدوسیزده

هاتف سیصدوسیزده

خدمات وبلاگ نویسان
هاتف سیصدوسیزده

هاتف سیصدوسیزده

خدمات وبلاگ نویسان

حجاب موجب کرامت زن است

ایرادی که بر حجاب گرفته اند این است که موجب سلب حق آزادی - که یک حق طبیعی بشری است - میگردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار میرود.

میگویند احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه حقوقبشر است. هر انسانی شریف و آزاد است، مرد باشد یا زن، سفید باشد یا سیاه، تابع هر کشور یا مذهبی باشد.مجبور ساختن زن به اینکه حجاب داشته باشد بی اعتنایی به حق آزادی او و اهانت به حیثیت انسانی اواست و به عبارت دیگر ......

ظلم فاحش است به زن.عزت و کرامت انسانی و حق آزادی زن و همچنین حکم مطابق عقل و شرع به اینکه هیچکس بدون موجب نباید اسیر و زندانی گردد و ظلم به هیچشکل و به هیچصورت و به هیچبهانه نباید واقع شود، ایجاب میکند که این امر از میان برود.

پاسخ: لازم است تذکر دهیم که فرق است بین زندانی کردن زن در خانه و بین موظفدانستن او به اینکه وقتی میخواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد. در اسلام محبوسساختن و اسیرکردن زن وجود ندارد.حجاب در اسلام یک وظیفهای است بر عهده زن نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند.این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعی او-که خداوند برایش خلق کرده است- محسوب شود.

اگر رعایت پارهای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را برهمنزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را “زندانیکردن” یا “بردگی” نمیتوان نامید و آن را منافی حیثیت ا نسانی و اصل “آزادی” فرد نمیتوان دانست.

در کشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهایی برای مرد وجود دارد.اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت کرده به عنوان اینکه این عمل بر خلاف حیثیت اجتماع است او را جلب میکند. هنگامیکه مصالح اخلاقی و اجتماعی، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلا با لباس کامل بیرون بیایند، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه زندان و نه ضد آزادی و حیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حکم عقل بهشمارمیرود.

بر عکس، پوشیده بودن زن - در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است موجب کرامت و احترام بیشتر اواست، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون میدارد.

شرافت زن اقتضا میکند که هنگامیکه از خانه بیرون میرود متین و سنگین و باوقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچگونه عمدی که باعث تحریک و تهییج شود به کار نبرد، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنیدار به سخن خود آهنگ ندهد، چه آنکه گاهی اوقات ژستها سخن میگویند، راه رفتن انسان سخن میگوید، طرز حرف زدنش یک حرف دیگری میزند.

اول از تیپ خودم که روحانی هستم مثال میزنم: اگر یک روحانی برای خودش قیافه و هیکلی بر خلاف آنچه عادت و معمول است بسازد، عمامه را بزرگ و ریش را دراز کند، عصا و ردایی با هیمنه و شکوه خاص به دست و دوش بگیرد، این ژست و قیافه خودش حرف میزند، میگوید برای من احترام قائل شوید، راه برایم باز کنید، مؤدب بایستید، دست مرا ببوسید.

همچنین است حالت یک افسر با نشانههای عالی افسری که گردن میافرازد، قدمها را محکم به زمین میکوبد، باد به غبغب میاندازد، صدای خود را موقع حرفزدن کلفت میکند.او هم زباندار عمل میکند، به زبان بیزبانی میگوید: از من بترسید، رعب من را در دلهای خود جا دهید.

همینطور ممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند، فریاد بزند که به دنبال من بیا، سربهسر من بگذار، متلک بگو، در مقابل من زانو بزن، اظهار عشق و پرستش کن.

آیا حیثیت زن ایجاب میکند که اینچنین باشد؟ آیا اگر ساده و آرام بیاید و برود، حواسپرتکن نباشد و نگاههای شهوتآلود مردان را بهسوی خود جلب نکند، بر خلاف حیثیت زن یا برخلاف حیثیت مرد یا برخلاف مصالح اجتماع یا برخلاف اصل آزادی فرد است؟

آری! اگر کسی بگوید زن را باید در خانه حبس و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه بیرون رفتن از خانه به او نداد، البته این با آزادی طبیعی و حیثیت انسانی و حقوق خدادادی زن منافات دارد.چنین چیزی در حجابهای غیر اسلام بوده است ولی در اسلام نبوده و نیست.

شما اگر از فقها بپرسید: آیا صرف بیرونرفتن زن از خانه حرام است، جواب میدهند: نه. اگر بپرسید: آیا خریدکردن زن ولو اینکه فروشنده مرد باشد حرام است، یعنی نفس عمل بیع و شراء زن اگر طرف مرد باشد حرام است، پاسخ میدهند حرام نیست.آیا شرکتکردن زن در مجالس و اجتماعات ممنوع است؟ باز هم جواب منفی است؛ چنانکه در مساجد و مجالس مذهبی و پای منبرها شرکت میکنند و کسی نگفته است که صرف شرکتکردن زن در جاهایی که مرد هم وجود دارد حرام است.آیا تحصیل زن، فن و هنر آموختن زن و بالاخره تکمیل استعدادهایی که خداوند در وجود او نهاده است حرام است؟ باز جواب منفی است.

فقط دو مساله وجود دارد: یکی اینکه باید پوشیده باشد و بیرونرفتن به صورت خودنمایی و تحریکآمیز نباشد.

و دیگر اینکه مصلحت خانوادگی ایجاب میکند که خارجشدن زن از خانه توام با جلب رضایت شوهر و مصلحتاندیشی او باشد.البته مرد هم باید در حدود مصالح خانوادگی نظر بدهد نه بیشتر.گاهی ممکن است رفتن زن به خانه اقوام و فامیل خودش هم مصلحت نباشد.فرض کنیم زن میخواهد به خانه خواهر خود برود و فیالمثل خواهرش فرد مفسد و فتنهانگیزی است که زن را علیه مصالح خانوادگی تحریک میکند.تجربه هم نشان میدهد که اینگونه قضایا کمنظیر نیست.گاهی هست که رفتن زن حتی به خانه مادرش نیز برخلاف مصلحت خانوادگی است، همینکه نفس مادر به او برسد تا یک هفته در خانه ناراحتی میکند، بهانه میگیرد، زندگی را تلخ و غیرقابل تحمل میسازد.در چنین مواردی شوهر حق دارد که از این معاشرتهای زیانبخش - که زیانش نه تنها متوجه مرد است، متوجه خود زن و فرزندان ایشان نیز میباشد - جلوگیری کند؛ ولی در مسائلی که مربوط به مصالح خانواده نیست دخالت مرد مورد ندارد.

برگرفته از سخنان استاد شهید مطهریری

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد